استوديو ويديو رسانه

استوديو ويديو رسانه

آموزش فيلمنامه نويسي { چند نكته مهم }

توجه : اين پست فقط توسط استوديو ويديو رسانه طراحي شده است . و  فقط براي اعضا نمايش داده مي شود 

چند نكته كوتاه

يك فيلمنامه ي فيلم كوتاه مي تواند شانس خوبي براي يك نويسنده باشد. اما براي اينكه شانس خوبي به حساب آيد ، بايد سعي كنيد فيلمنامه خود را خود را به بهترين شكل ممكن ارائه دهيد.

 

# بهترين قسمت در مورد فيلم كوتاه اين است كه هر چيزي مي تواند باشد. بعد از بودجه يا محدوديت هاي فيلم برداري بزرگترين محدوديتي كه به وجود مي آيد ذهن خود ماست. سعي كنيد ذهن خود را آزاد بگذاريد تا براحتي از يك موضوع به موضوعي ديگر بپرد و يا با بيان هاي مختلف براي موضوع شما جستجو كند.

 

# بهترين فيلم هاي كوتاه اغلب لحظاتي هستند كه بطور عادي اتفاق مي افتد اما داراي داستاني درون خود هستند. مانند كشمكشي كه بايد حل شود و يا محدوديت زماني كه براي كاري وجود دارد يا مسئله اي وجود دارد كه شخصيتي بايد انتخاب كند. در واقع فيلم كوتاه بهانه اي براي شكستن قوانين نيست  بلك فرصتي است تا در حد ممكن به مرزهاي قوانين سينماتيك براي داستان گويي فشار بياورد.

 

# موضوع را ساده و كوتاه بگيريد. دادن اطلاعات بيش از حد در كمتر از 10 دقيقه بينندگان شما را بيشتر مضطرب مي كند تا اينكه آنها را سرگرم كند.

 

مراقب كليشه ها باشيد زيرا بسياري از آنها در فيلم كوتاه وجود دارند. مانند: استخدام قاتل ، دزدي مسلحانه از پستخانه، آدم هاي كه مي بينند خودشان مي ميرند يا مرده اند ، كودكاني كه نماد معصوميت هستند ، روابط غير مشروع يا تجاوزي، فيلم هاي در مورد نوشتن يا فيلمسازي ، تعريف جوك ها و يا غرق در خود شدن.

 

چيزي بنويسيد كه آنرا مي دانيد و احساس مي كنيد تا اينكه موضوع دست دومي باشد كه از فيلم ديگري ديده ايد. بياني استفاده كنيد كه تازه و منحصر بفرد و غير منتظره باشد. چنين فرصتي را خيلي در كار نويسندگي خود بدست نخواهيد آورد.

نكاتي كه بايد مراقب آن باشيد

 

# ايده هايي كه بيش از حد مفهومي هستند

 

# كمبود بيان داستاني

 

# كمبود پرداخت شخصيت ها

 

# حركت و تكرار بي هدف

 

# ديالوگ تشريحي


اميدوارم خوشتون اومده باشه منتظر آموزش هاي بعدي ما باشيد .....

استوديو ويديو رسانه   *******       استوديو ويديو رسانه 

فيلمنامه كوتاه آدم مو بلند

فيلمنامه كوتاه "آدمِ مو بلند" از استوديو ويديو رسانه 

نوشته: بهزاد اسدنژاد

 

 

روز- داخلي- دستشوئي خانه
پسري 20 ساله با موهاي بسيار بلند روبروي آينه ي دستشوئي ايستاده و موهاي خيس و تازه شسته اش را با سشوار خشك مي كند.
ژل مو را  بر مي دارد و به موهايش مي زند.

روز- داخلي – داخل خانه ي پسر
پدر و مادر بر روي مبل نشسته اند ، مشغول تماشاي تلويزيون.
پسر از دستشوئي خارج ميشود.
پدر ( با طعنه. به پسر ): خانوم عافيت باشه.
پسر طعنه ي پدر را با لبخندي پاسخ مي دهد. بر روي يكي از مبلها مي نشيند.
پدر:ميگم چي شد؟ چرا نميزني اين زلفاي پريشونو؟
پسر: بابا باز شروع نكن كه اصلا حسش رو ندارم.
پدر( عصباني): ميگه شروع نكن. مگه نگفتي تو اين هفته كوتاهشون ميكني... خودت به درك آبروي من خاك بر سر تو اين محل رفت... سوژه ي اهل محلي پشت سرت همه چي ميگن.
پسر(عصباني): اهل محل غلط ميكنند، من عكاسم.  من هنرمندم موي بلند مال آدم هنرمنده... (از جا بلند ميشود) اين موها كوتاه نميشه مگه تو غسالخانه.
در را باز مي كند و از خانه خارج ميشود. پدر از عصبانيت مي خندد و مادر سري از ناراحتي تكان مي دهد.
روز- خارجي- خيابان
پسر دوربين عكاسي اش را در دست گرفته و با عجله به سمتي ميرود.
موهاي بلندش تاب ميخورد و مردمي كه در حال رد شدن نيم نگاهي به پسر مي اندازند.
روز- خارجي- جلوي مهد كودك
پسر زنگ آيفون را مي زند.
صداي پشت آيفون:بله؟
پسر:سلام اومدم براي عكاسي قبلا هماهنگ كردم
در باز ميشود.
روز- داخلي – مهد كودك
پسر وارد ميشود. زني جوان كه گويي همه كاره ي مهد كودك است به استقبال پسر ميرود و او را به سمت اتاق بازي راهنمائي مي كند.
روز- داخلي – اتاق بازي مهد كودك
سر و صداي بچه ها. پسر همراه زن جوان وارد  ميشود.
پسر دوربين خود را روشن مي كند و مشغول عكاسي ميشود.
بچه هاي حاضر در اتاق بازي ، كودكان سرطاني هستند. موي سر همه ي آنها ريخته است. بچه ها متوجه پسر ميشوند. دست از سر و صدا مي كشند و به پسر نگاه مي كنند. موهاي بلند پسر توجه آنها را جلب كرده است.
يكي از پسر بچه ها خيره به موهاي پسر دست به سر بدون موي خودش مي كشد. از جا بلند ميشود و به سمت پسر ميرود. پسر با ديدن پسر بچه روي دو زانو مينشيند و دست از عكاسي مي كشد.
پسر بچه خيره در چشمان پسر دستي به موهاي بلند او مي كشد و بعد از آن دستهايش را به سر بي موي خود مي مالد.
پسر مات و مبهوت.
بعد از پسر بچه، ديگر بچه هاي اتاق بازي يكي يكي به سمت پسر مي ايند دست بر موهاي بلند پسر مي كشند و بعد از آن  دستهايشان را به سر بي موي خود مي مالند.
روز- داخلي- دستشوئي خانه
عكس كودكان سرطاني مهد كودك ( همه گي در كنار هم ) به آينه ي دستشوئي زده شده است.
صداي كار كردن ماشين اصلاح مو و صداي گريه ي آرام.
ريخته شدن موهاي سر بر روي زمين... به تدريج موهاي ريخته شده بر روي زمين بيشتر و بيشتر ميشوند
ماشين اصلاح مو خاموش ميشود. پسر جوان با موهاي از ته تراشيده به عكس روي آينه نگاه مي كند و با گريه دستي بر سرش مي كشد.

منتظر فيلمنامه هاي جديد از استوديو ويديو رسانه باشيد ....

ساخت سينمايي جديد توسط استوديو ويديو رسانه

سينمايي الماس سياه ساخته سيد عليرضا سجادي تبار 

بازيگران :

محمد امين - امير حسين رحيم زاده - محسن كسروي -  علي اصغر بازدار - امير علي خليلي - سيد عليرضا سجادي تبار - سامان عبدالرضايي - محمد واحدي 

مدير توليد : اميرحسين رحيم زاده 

فيلمبرداران : محسن كسروي ، عليرضا سجادي ، اميرحسين رحيم زاده ، مهدي ميداني 

منشي صحنه : اميرحسين رحيم زاده 

و تمامي كساني كه ما را در ساخت اين مجموعه ياري كردند .....

بخش هايي از فيلم 

دانلود با لينك مستقيم            پارت يك 

دانلود با لينك مستقيم            پارت دو 

دانلود با لينك مستقيم            پارت سه

دانلود با لينك مستقيم           پارت چهار  

اميدوارم خوشتون اومده باشه لطفا نظر بگذاريد .